سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درددلهای دخترتنها

 

این همه حیرت ...

 

پدر، آن تیشه که برخاک توزددست اجل       


 

تیشه ای بود که شد باعث ویرانی من


 

یوسف نام نهادندوبه گرگت دادند


 

مرگ، گرگ توشد،ای یوسف کنعانی من


 

مه گردون ادب بودی ودرخاک شدی


 

خاک، زندان توگشت،ای مه زندانی من


 

ازندانستن من،دزدقضاآگه بود


 

چوتورابرد، بخندیدبه نادانی من


 

آن که درزیرزمین، دادسروسامانت


 

کاش میخوردغم بی سروسامانی من


 

بسرخاک تورفتم، خط پاکش خواندم


 

آه ازاین خط که نوشتندبه پیشانی من


 

رفتی وروزمراتیره ترازشب کردی


 

بی تودرظلمتم،ای دیده نورانی من


 

بی تواشک وغم وحسرت همه مهمان منند


 

قدمی رنجه کن ازمهر، به مهمانی من


 

صفحه ی روی زانظار،نهان میدارم


 

تانخوانندبراین صفحه، پریشانی من


 

دهر،بسیارچومن سربگریبان دیده است


 

چه تفاوت کندش،سربگریبانی من


 

عضوجمعیت حق گشتی ودیگرنخوری


 

غم تنهایی ومهجوری و وحیرانی من


 

گل وریحان کدامین چمنت بنمودند


 

که شکستی قفس، ای مرغ گلستانی من


 

من که قدرگهرپاک تومیدانستم


 

ز چه مفقودشدی، ای گهرکانی من


 

من که آب توزسرچشمه دل میدادم


 

آب ورنگت چه شد،ای لاله نعمانی من


 

من یکی مرغ غزلخوان توبودم، چه فتاد


 

که دگرگوش نداری به نوا خوانی من


 

گنج خودخواندیم ورفتی وبگذاشتیم


 

ای عجب، بعدتوباکیست نگهبانی من



دنیا دیوارهای بلند دارد و درهای بسته که دور تا دور زندگی را گرفته اند.
نمی شود از دیوارهای دنیا بالا رفت.
نمی شود سرک کشید و آن طرفش را دید.
اما همیشه نسیمی از آن طرف دیوار کنجکاوی آدم را قلقلک می دهد.
کاش این دیوارها پنجره داشت و کاش می شد گاهی به آن طرف نگاه کرد.
شاید هم پنجره ای هست و من نمی بینم. شاید هم پنجره اش زیادی بالاست و قد من نمی رسد.

با این دیوارها چه می شود کرد؟
می شود از دیوارها فاصله گرفت و قاطی زندگی شد و میشود اصلا فراموش کرد که دیواری هست و شاید می شود تیشه ای بر داشت و کند و کند.
شاید دریچه ای شاید شکافی شاید روزنی شاید...

دیوارهای دنیا بلند است و من گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار.
مثل بچه ی بازیگوشی که توپ کوچکش را از سر شیطنت به خانه ی همسایه می اندازد.
گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار.
آن طرف حیاط خانه ی خداست.

و آن وقت هی در می زنم در می زنم در می زنم و می گویم دلم افتاده تو حیاط شما,میشود دلم را پس بدهید؟
کسی جوابم را نمی دهد.
کسی در را برایم باز نمی کند.
اما همیشه دستی دلم را می اندازد این طرف دیوار
همین...
و من این بازی را دوست دارم.
همین که دلم پرت می شود این طرف دیوار.
همین که...

 

 

 


نوشته شده توسط: ساریناسادات به یادخواهرم النازسادات


ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

سلام
چهل شب
بعضى وقتا
[عناوین آرشیوشده]

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
249827


:: بازدیدهای امروز ::
9


:: بازدیدهای دیروز ::
167



:: درباره من ::

درددلهای دخترتنها

ساریناسادات به یادخواهرم النازسادات
تقدیم به تمامی آنانی که هنوزهم تکه ای از آسمان در چشــمانشان جرعـه ای از دریا در دستانشان و تجسمی زیبا از خاطره ایثار گلهای سرخ در معبد ارغوانی دلهــایشان به یادگارمانده است نخستین چکه ناودان بلند یک احساس را درقالب کلامی از جنس تنفس باغچه های معصـوم یاس به روی حجم سپیـــد یک وبلاگ می ریزم و آن را با لهجه همه پروانه صفتهای این گیتـی بی انتهابه آستان نیلوفری تمامی دلهای زلال هدیه می کنم. درپناه خالق نیلوفرهامهربان وشکیبابمانید. چند خطیست از نوشته های دل تنهای من برای تو دل سپرده اینه رسم روزگار دارم میرم از این دیار چی میمونه یادگار دو سه خطی از بهار

:: لینک به وبلاگ ::

درددلهای دخترتنها


:: پیوندهای روزانه::

ستاره ی تنها [179]
[آرشیو(1)]


:: آرشیو ::

افسوس از این روزگار
کلاغی گل لاله
چطوربی تو این روزها را جشن بگیرم...
چه دلیست این دل من؟
اگه از توننوشتم
دلم بهانه ات را میگیرد....به فریادم برس...
دلنوشته 7
نمیدانی چه دلتنگم
تنهام گذاشتی
خدای این زمین و آسمان
غم دل
ادمک
رها
دفتر قلبم
سبب منم که میشکنم
بگذار بگریم
قرارمون رو بال شب
فردی از پروردگار درخواست کرد
دوستم داری
بالاخره شب ارزوها هم امدو رفت
سوگند
دلنوشته
ارزو دارم
دلنوشته 11
دلنوشته 12
سلام مولای من
دلنوشته22
دلنوشته 34
خواهرم الناز
خواهرم تنهام گذاشتی
سوءظن
بدرود رمضان
چهلمین روزدرگذشت
دلنوشته 39



::( دوستان من لینک) ::

آقاشیر
پتی آباد سینمای ایران
خدا میدونی دوستت دارم؟
کسب درآمد اینترنتی
خط بارون
دوزخیان زمین
فلورانس مهربون
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار

بی ستاره ترین شبهای زندگی...
کسی که مثل هیچکس نیست
اندکی صبرسحرنزدیک است
کوثر
جواب سوالات تبیان و آفتاب
قصه ی دل ..الهه عزیز
پسرک تنها
کوثر
بزرگترین ارشیو قالب
به وبلاگ رسمی یکتا نویسنده وترانه سرا
درد دل های ستاره تنها
روز نوشت یک پری
بی تو میمیرم
شرح دلتنگی

:: لوگوی دوستان من ::






























وبلاگ رسمی یکتا نویسنده وترانه سرا - به روز رسانی :  4:19 ص 86/11/18
عنوان آخرین نوشته : تو خیال این ترانه می دوی





:: خبرنامه ::

 

:: موسیقی وبلاگ::